ارسال پاسخ
تعداد بازدید 33
نویسنده پیام
saye آفلاین


ارسال‌ها : 762
عضویت: 26 /12 /1392
محل زندگی: Ahvaz
سن: 15
تشکرها : 90
148

داستان “اتاق بادکنکی”

 

 

در سمیناری به حضار گفته شد اسم خود را روی بادکنکی بنویسید .

همه اینکار را انجام دادند و تمام بادکنک ها درون اتاقی دیگر قرار داده شد .

اعلام شد که هر کس بادکنک خود را ظرف 5 دقیقه پیدا کند .

همه به سمت اتاق مذکور رفتند و با شتاب و هرج و مرج به دنبال بادکنک خود گشتند

ولی هیچکس نتوانست بادکنک خود را پیدا کند .

دوباره اعلام شد که این بار هر کس بادکنکی که برمیدارد به صاحبش دهد .

طولی نکشید که همه بادکنک خود را یافتند .

دوباره بلندگو به صدا درآمد که این کار دقیقاً زندگی ماست .

وقتی تنها به دنبال شادی خودمان هستیم به شادی نخواهیم رسید .

در حالی که شادی ما در شادی دیگران است .

شما شادی را به دیگران هدیه دهید و شاهد آمدن شادی به سمت خود باشید …


امضای کاربر : [center]چه سخت گذشت اون لحضه ای که واسم آرزوی خوشبختی کردی...[/center]
[center]
[/center]
دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 - 15:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
1 کاربر از saye به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: fatemeh &
fatemeh آفلاین



ارسال‌ها : 366
عضویت: 18 /1 /1393
محل زندگی: ahvaz
سن: 15
تشکرها : 124
52

داستان “اتاق بادکنکی”

خیلییییییییی قشنگ بود


دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 - 15:23
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
saye آفلاین



ارسال‌ها : 762
عضویت: 26 /12 /1392
محل زندگی: Ahvaz
سن: 15
تشکرها : 90
148

داستان “اتاق بادکنکی”

بکوب اون لایکووووووووو!


امضای کاربر : [center]چه سخت گذشت اون لحضه ای که واسم آرزوی خوشبختی کردی...[/center]
[center]
[/center]
دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 - 15:24
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sadegh آفلاین



ارسال‌ها : 434
عضویت: 27 /10 /1392
محل زندگی: بوشهر
سن: 18
تعداد اخطار: 1
تشکرها : 29
57

داستان “اتاق بادکنکی”

خیلی قشنگ بود لایک اجی


امضای کاربر :
خدایا ممنونم به خاطر عشقی که به من دادی 

اونی که لایک میکنی حواست به لایک کردن باشه 

چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 - 14:43
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
saye آفلاین



ارسال‌ها : 762
عضویت: 26 /12 /1392
محل زندگی: Ahvaz
سن: 15
تشکرها : 90
148

داستان “اتاق بادکنکی”

ممنون


امضای کاربر : [center]چه سخت گذشت اون لحضه ای که واسم آرزوی خوشبختی کردی...[/center]
[center]
[/center]
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 - 17:31
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sadegh آفلاین



ارسال‌ها : 434
عضویت: 27 /10 /1392
محل زندگی: بوشهر
سن: 18
تعداد اخطار: 1
تشکرها : 29
57

داستان “اتاق بادکنکی”

لایـــــــــــــــــــــــــک اجــــــــــــــــــــی


امضای کاربر :
خدایا ممنونم به خاطر عشقی که به من دادی 

اونی که لایک میکنی حواست به لایک کردن باشه 

پنجشنبه 01 خرداد 1393 - 14:53
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :